ماموریت یه روزه بابایی
سلام پسر کوچولوی نیم کیلویی من
خوبی؟
بابا وحید برای اولین بار پریروز شما رو حس کرد و کلی ذوق کرد.
صبح بود و هنوز تو رختخواب بودیم که شما تکون می خوردی و من هم دست بابات رو گرفتم روی شکمم گذاشتم و بابایی تکون شما رو حس کرد و با تعجب همراه خنده از خواب بیدار شد.
خیلی خدا رو شکر که همه چیز خوبه...
پسرم بابایی دوباره امروز صبح رفت ماموریت بوشهر. ان شاالله فردا صبح برمیگرده. براش دعا کن که به سلامتی پیشمون برگرده. بابا وحید من از طرف خودم و پسرمون ازت ممنونم که به خاطر زندگیمون اینقدر زحمت میکشی.
دیشب هم روز پدر گرفتیم برای بابا رضا و همه مون خونه مامان فاطمه اینا جمع بودیم. مامان فاطمه هم که پریشب از اعتکاف برگشته بود حسابی معنوی و نورانی بود.
امیدوارم همیشه زیر سایه امیرالمومنین شما و خانواده مون صحیح و سالم باشیم. آمین.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی