آزمایش خون
امروز که رفتم سر کار به پزشک محل کارمون گفتم برام آزمایش خون بنویسه تا از وجود تو مطمئن شم
بعد از کار رفتم آزمایشگاه گفتن دو ساعت دیگه برای جواب بیایید.
به بابا وحید گفتم دو ساعت دیگه که از سر کار میای جوابش رو بگیر.
تو این دو ساعت دل تو دلم نبود
بقیش رو از زبان بابایی می شنویم:
رفتم آزمایشگاه در میدان گرگان، به خانمه گفتم اومدم جواب آزمایشو بگیرم گفتش رسیدش رو بدید لطفا
منم که رسید نداشتم اسم و شماره تلفنم رو گفتم تا مطمئن شد بابای بشه ام.
بعد از ده دقیقه جواب رو دادن. اون خانمه یه چیزی هم گفت که نشنیدم و فقط پایین برگه یه لغت دیدم که نوشته بود : negative
اومدم خونه اتفاقا خاله اینا مهمون مامان بزرگ اینا بودن البته قبل از آزمایشگاه برای مامان یه بلوز خریدم.
مامان تا منو دید گفت چی شد؟ گفتم هیچی خبری نیس!
گفتم بریم بالا خودت جواب رو ببین. رفتیم بالا و جواب آزمایشو دادم به مامان.
از اینجا به بعد از زبان مامان:
وقتی جواب رو دیدم فهمیدم محدوده b-hcg خون من تو هفته 5 بارداریه و اون چیزی که بابایی دیده بود برای محدوده hcg بین صفر تا 20 است اما مال من حدود 1200 بود که مطمئن شدم باردارم و این خبر خوب بین من و بابا وحید موند. راستی بلوزی که بابا برام خریده بود بسیار زیبا و دوست داشتنی بود.
این هدیه ماهگردمون بود و البته شاید اولین هدیه بارداریم...