قند عسلقند عسل، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

قند عسل ما

نوروز 93

یا محول الحال و الاحوال                                     حول حالنا الی احسن الحال   عید امسال یه هوای دیگه ای داشت. خانواده سه نفری ما جمع بود خدا رو شکر که علی آقا گل خونه ما بود راستی عیدی بابا وحید که به همراه هدیه تولدش بود امسال یه کیف ابزار از طرف مامان و علی کوچولو بود حیف شد یادم رفت با هفت سین عکس بندازیم ایشالا سال دیگه!   ...
12 فروردين 1393

پایان شش ماهگی

سلام دلبندم با پایان شش ماهگی شما و اجازه دکتر ترکمن ، فرنی خوردن شما از روزی یک قاشق شروع شد و هر روز یک قاشق اضافه شد. امروز که دارم اینا رو مینویسم 12 فروردین 93 هست و شما روزی 10-15 تا قاشق فرنی و چند تا قاشق هم حریره بادوم میخوری چون یه کم مریضی راحت غذا نمیخوری و باید خیلی باهات بازی کنیم تا غذات رو بخوری ولی در نهایت خدا رو شکر غذات رو میخوری الحمدلله اینم چند تا عکس از اولین غذا خوردن های علی جان   ...
12 فروردين 1393

سفر به شمال کشور

بابا وحید یه مرخصی چند روزه از کارش گرفت و ما پس از کنکور دکتری در روز جمعه 16 اسفند 1392 راهی لاهیجان شدیم. از اتوبان قزوین رشت رفتیم. همه چیز خوب بود خدا رو شکر یک شب در لاهیجان موندیم (هتل آپارتمان آرش) و فرداش به سمت رامسر حرکت کردیم و دو شب در هتل بین المللی پارسیان اقامت داشتیم. خدا رو شکر خیلی خوش گذشت البته علی آقا در بالای تپه های تله کابین رامسر یه سرماخوردگی کوچولو پیدا کرد... ...
29 اسفند 1392

علی و نمک های شش ماهگی

دیگه اونقدر با نمک شدی که فقط میخوام بخورمت مامان جون تو روروئکت میشینی و ماشین بازی میکنی و کلی ذوق میکنی یه روز هم رفته بودیم سازمان با مامان فاطمه که وقتی بیدار شدی مامان فاطمه شما رو برده تو تعاونی سازمان و گذاشته توی سبد خرید. دو تا خانم فکر کرده بودن شما عروسکی!!! خدا حافظت باشه عروسک مامان.   جدیدا دوست داری همه چیز رو بخوری . وقتی سر سفره میشینیم که غذا بخوریم اونقدر دستت رو میزنی به میز که من بجای تو دردم میگیره اینم نمایی از مکیدن هویج توسط شما... ...
12 اسفند 1392

تصمیم برای سر کار رفتن یا نرفتن؟؟؟

دیگه یه لحظه هم که ازم جدا باشیدلم برات تنگ میشه عزیزم این ماه همش ذهنم درگیره سرکار رفتن یا نرفتنه؟ آخه مرخصی ام 21 همین ماه اسفند تموم میشه ایشالا خدا کمکمون کنه تا یه تصمیم درست بگیریم که هیچوقت پشیمون نشیم   از همه کسانی که این مطلب رو میخونن میخوام هر نظری دارن برام بنویسن تا من از تجربیاتشون کمک بگیرم ممنون
12 اسفند 1392

علی و لپ تاپ

سلام عشق کوچک من عزیزم به محض اینکه میشینم نزدیک لپ تاپ اونقدر دست و پا میزنی و دلت میخواد به دکمه های کیبورد دست بزنیکه میزارمت روبروی صفحه لپ تاپ . کلی ذوق میکنی و روی دکمه ها تپ تپ میزنی و کیف میکنی منم با لذت بردن تو خوشحال میشم   این عکس در 4ماه و چند روزگی علی هست ...
12 اسفند 1392

دومین سفر علی به مشهد

سلام بهترین هدیه خدا به مامان هدی این روزا واقعا شیرین شدی مامان جون هفته پیش با مامان فاطمه و عمه اشرف و عمه صدیقه و زن دایی شهلا و دو دخترش و خاله عصمت یه سفر دو شبو سه روزه با قطار به مشهد داشتیم اینم از عکس شما در قطار   اونجا پسر خیلی خوبی بودی در واقع مرد ما 8 زن تو بودی عزیز دلم اینم از عکس شما در حرم امام رضا (ع) رواق امام خمینی و این هم در صحن انقلاب یا همون اسمال طلایی ایشالا بازم زود زود امام رضا دعوتمون کنه... ...
12 اسفند 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به قند عسل ما می باشد